هیئت به مثابه رسانه؛ تأملی در نسبت هیئت و سیاست حزباللهی
تاریخ انتشار: ۳ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۱۰۰۱۶
در این مختصر بر آنیم به بازبینی پدیده هیئت به مثابه رسانه پیشرفته تشکیلات انقلابی و حزباللهی بپردازیم و از این رهگذر برخی ابعاد سیاسی و حزبی یک هیئت انقلابی را مورد بحث و فحص قرار دهیم.
به گزارش مشرق، مصطفی آقاجانی؛ پژوهشگر سیاسی طی یادداشتی نوشت:
رسانه، رسانش و رسانا مفاهیم و تعابیری هستند که در درون خود معنای انتقال را حمل میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۲-رسانهها در سطوح و نسلهای مختلف همیشه متضمن و حاوی خاصیت قدرتبخشی برای صاحبان و متولیاناش بوده است یا اگر بخواهیم با احتیاط بیشتری در این باب اظهار نظر کنیم، باید عنوان نماییم، پیوند سیاست و رسانه همیشه برقرار بوده چرا که یکی از ثمرات لابد و ضروری رسانهداری کسب گوشههایی از قدرت به معنای سیاسی و اجتماعیاش بوده است.
۳-یکی از معایب و نقایص تحقیق و پژوهش در حوزه علوم انسانی و اجتماعی در ایران و در شعاع بزرگتر جهان اسلام، استفاده سوء و غلط انداز از چارچوبها، مبانی و آیدآلتایپهای غربی و لیبرالی جهت توصیف و تحلیل و در نهایت تجویز نسبت به پدیدههای مختلف در این جوامع است. از جمله این پدیدهها میتوان به تشکلهای اجتماعی، رسانه، نظام انقلابی، بسیج، توده یا عامه و … اشاره نمود که در بسیاری از خوانشها یا انکار شدهاند یا توسط تحلیلگران ایران و اسلام ناشناس، مورد تخطئه و کژبینی قرار گرفتهاند از این رو در تحقیقات اجتماعی عمدتا شاهد سیر تحلیلهای غربی به سوی کشورهای اسلامی از جمله ایرانِ ترجمه پسند بودهایم و در این راستا حتی در امثال و حکم نیز پدیدهها را با مفاهیم وام گرفته از غرب تحلیل مینماییم.
۴-هیئتیها به عنوان تشکلی اسلام پایه، منبر، مداحی و فضای روضه به مثابه رسانه یا به عبارت بهتر فرارسانه و هیئت به مانند یکی از مظاهر تمدن مهدوی کمتر از این زوایا مورد تدقیق و بررسی قرار گرفته است. این موضوع از آن جهت دارای اهمیت است که در نسلهای جدید مطالعات جامعهشناختی، به خصوص نسلهایی از جوانان حلقه دانشگاه تهران، مناسک و آداب عزا و شادی آل الله به عنوان بخشی از کارکردهای هیئت در چارچوبها و قالبهای غربی توصیف و تحلیل میگردند. از آن گذشته با پیشفرضهایی که ناشی از برساختهای دیگر است جامعه ایرانی تفاوت چندانی با سایر جوامع نمییابد و از این رو بسیاری از تجویزها و سویههای فکری و تصویری بر همان سبیل شکل گرفته و پرورانده میشود.
چهار مقدمه بالا از این جهت ارائه گشت که موضوع و اهمیت آن بهتر و دقیقتر درک شود. بر این اساس در این مختصر بر آنیم به بازبینی پدیده هیئت به مثابه رسانه پیشرفته تشکیلات انقلابی و حزباللهی بپردازیم و از این رهگذر برخی ابعاد سیاسی و حزبی یک هیئت انقلابی را مورد بحث و فحص قرار دهیم.
الف) حزبی بودن به مثابه فضیلت
همانطور که در مقدمه بحث ذکر شد، برخی پدیدههای سیاسی اجتماعی در اکوسیستم اسلامی وجود و ریشه داشتهاند که به علت کمبود مراجعه و تدقیق از معنا تهی شده و اصالت خود را به نمونههای وارداتی خود اعطا کردهاند. از جمله این پدیدهها، تحزب و تشکل است که با وجود واقعیت و قابلیت استخراج و استنباط در سیره ائمه هدی علیهم السلام و شبکه نواب خاص و عام حضرت حجت عج الله تعالی فرجه الشریف تا به عصر حاضر، مورد توجه قرار نگرفته است. به همان میزان که احزاب غربی از منظر اهداف، غالب کارکردها و نحوه انتخاب رؤسای حزبی رذیلت آمیز تلقی میگردند، احزاب اسلامی در این شاخصها فضیلت دانسته شده و توسط فقهای بزرگ بر آن صحه گذاشته شده است.
حضرت آیتالله خامنهای در یک سخنرانی ناظر به لزوم ورود اعضای حزب جمهوری اسلامی به فعالیتهای بسیج، فضیلت تحزب را اینگونه مورد تبیین قرار میدهند.«برادران باید در خطوط مقدم بسیج باشند، شایسته این است! صلاحیت های شرکت در بسیج عمومی مردم که از مهمترین گامهایی است که این انقلاب بر میدارد در درجه اول متعلق به آن انسانهایی است که علاوه بر دیگر فضائل، فضیلت تحزب را هم دارند چون تحزب یک فضیلت است، هر کسی خیال کند که تحزب یک ضد ارزش است اصلا ارزشهای اسلامی را نشناخته است. تحزب یک ارزش است، البته تحزب صحیح، تحزب در خط مکتب ما چون یک ارزش هست، دنبالش می رویم، اگر چنانچه ارتباط و اتصال قلبی انسانها با هم در پیوند فکری آنها با یکدیگر (که تعبیر دیگری از تحزب است) یک ضد ارزش بود ما دنبال این نمیرفتیم لکن ما مصریم که این ارزش واقعی است…»
ب) حزباللهی به گستره امت
بایسته است که حزب مورد بازتعریف دقیق و موشکافانه قرار بگیرد تا برای مخاطب فرهیخته صورتبندی اصیل تحزبِ مورد تأیید و تأکید اسلام واضح گردد.
آنچه از لابلای کلمات و تعابیر حضرت امام خمینی و رهبر معظم انقلاب از حزب برمیآید در برگیرنده مفاهیمی چون هدایت، رشد، تربیت، بازوی ولایت، اصلاح، خدمت، امر به معروف، نظارت، جهاد کبیر، استکبارستیزی است که در لایه اهداف و کارکردهای حزب اسلامی قابل برداشت هستند. این حزب البته یک سویه اصلی دارد و آن تعلقاش به صراط مستقیم الهی است. امام خمینی رحمت الله علیه در بیانی شیوا حزب اصیل که همان حزب الله است را این گونه تبیین مینمایند: «نهضت ملت ایران حدود و چارچوبهای حزبی را درهم شکسته است و به صورت یک حزب درآمده است و آن حزب ملت مسلمان ایران یعنی حزب اسلام و «حزب الله» است.»
«حزبهای الهی آثارش این است که روح خداست، یعنی کوشش آن این است که دعوت به خود نکند و دعوت به خدا بکند، دعوت به طبیعت نکند، دعوت به الوهیت و ملکوت بکند.» پیوند این معنا از تحزب با هیئت وقتی انضمامیتر و واضحتر میگردد که به مقایسه نسبت امامت و اسلام فعال و زنده در هیئت و حزب الله بپردازیم. امام خمینی رحمت الله علیه در بخشی از توصیف نسبت امام و حزب میفرمایند: « امام به عنوان پیشوا و کسی که جمعی را در جهتی هدایت و رهبری میکند و بیانکننده خط مشی شیعه و حزب الله و رهبری کننده این تشکیلات بزرگ فراگیر است که تمام وظایف آنان را از قرآن و سنت پیامبر اسلام در زمانها و شرایط مختلف اجتهاد و استباط میکند و به آنان ابلاغ مینماید.»
بنابراین میتوان این جمعبندی اجمالی از حزب را درنظر گرفت که حزب الهی در اسلام متشکل از تمام عناصری است که اصول اسلام را پذیرفته و در اعمال و رفتار از انضباط دقیق شیعی برخوردار است و در این مسیر نیازمند به رهبری امامی است که هدایت او را برعهده دارد.
ج) هیئتیون در هزار توی تحزب
اکنون که تا حدی مشخص گشت، حزب الله به عبارتی همان شبکه امامت در جامعه اسلامی است و نیز تبیین شد که ارتباط تشکیلاتی و قلبی بین آحاد جامعه در قالب تشکلی خدامحور یک فضیلت قابل تأکید و اصرار است و نیز این گزاره که حزب اصیل اسلامی از ماهیتی ممتاز از نمونههای بدلی غربیاش برخوردار است میبایست به این موضوع پرداخت که حزب الله و هیئت چه نسبتی با یکدیگر دارند؟
۱-هیئت، بدیل حزب: با تشدید تنشهای حزبی و گسترش اندیشههای شبه لیبرالی (لیبرال تقلبی) در دهه هفتاد و بیش فعالی برخی احزاب چپ در ساحت رسانه و جنبشسازیهای اجتماعی، کنشهای نیروهای انقلابی، بسیجی و مردمی که در قامت هیئتهای مذهبی مشارکت اجتماعی سیاسی داشتند با عینکی حزبی دریافت شد. نیروهای رسانهای چپ با متهم کردن و تلقی هیئتیها به فعالیت حزبی از جنس خودشان، به انحای مختلف بر ضرورت جدایی هیئات مذهبی از عرصههای کنش سیاسی اجتماعی تأکید میورزیدند.
۲-هیئت، پیشبرنده به سوی جامعه سکولار: در مقابل هیئتهای دسته اول که شاید رزمندگان اسلام از جمله آنان باشد، تلاشی هماهنگ از سوی نیروهای سکولار و تاحدی نیروهای سنتی و غیرانقلابی به کار گرفته شد و با تشکیل و تقویت هیئات غیرانقلابی و غیرسیاسی (هیئتهایی که کنش فعالانه حمایتی در قبال اقتضائات و نیازهای حکومت اسلامی نداشتند) هیئت به مثابه تشکلی در خلاف جهت حزب الله و نظام اسلامی به کژکارکرد خود پرداخت.
۳-هیئت؛ تشکلی شبه حزبی: با تنزل تدریجی احزاب سیاسی در دوره پسا انقلاب اسلامی، کم کم تشکلهای دیگری از جمله نهاد روحانیت، هیئات مذهبی، تشکلها و گروههای جهادی و فرهنگی و … بخشی از کارویژههای حزبی را ایفا نمودند. با استمرار این وضعیت، هیئتها ظرفیت بیشتری از خود نشان دادند و توانستند به مثابه تشکلهایی جریان ساز در لایه فکری و در بازههای انتخاباتی لایه سیاسی تأثیرگذاری خوبی از خود نشان دهند.
به نظر میرسد با توجه به اندامواره حزب الله در لسان حضرت امام خمینی (ره) و آیت الله خامنهای بتوان گفت هیئت نه میتواند بدیل احزاب باشد، نه شایسته است که از حزب الله جدا افتد و در نهایت به حزب الشیطان بغلتد و نه با ایفای بخشی از کارکردهای تخصصی حزب، منجر به هرچه ضعیفترشدن تشکلهای ذیل حزب الله گردد بلکه هیئات میتوانند رسانه حزب الله باشد.
رسانه؛ کارکرد اصلی هیئات
پس از نسلهای مکتوب رسانهای شامل روزنامهها و مجلات و …، فرستندههای رادیویی و سپس تلویزیونی و ماهوارهای، نسل رسانههای مبتنی بر فضای سایبر جزء جدیدترین انواع رسانههای نوین قرار میگیرند. در این بستر رسانههای اجتماعی که حامل دو خصیصه اشتراکگذاری و تعاملی بودن است ظهور یافتهاند.
این رسانههای و شبکههای اجتماعی به مرور منجر به پدیده “سیاست شکلیافته با رسانهها” گشت. در این جوامع، فرهنگها رسانهای شده یا به تعبیر کاستلز شبکهای شده و در نتیجه با پیدا شدن زمینههایی چون فضای عمومی، نهادینه شدن هویت شهروندی و … امکان ایجاد کنشهای جمعی در راستای پاسخگویی به سؤالات فوری در قالب جنبش، اعتراض، انقلاب، شورش و … فراهم میشود.
نکته قابل توجه در این نسل از رسانهها انفکاک مصائب موجود در زیست اجتماعی، ساحت رسانه شبکهشده و کنشهای جبرانی پسینی در قالب جنبشها و امثال آن است.
پس از این توضیح اجمالی از نسلهای رسانهای اگر بخواهیم به هیئت به مثابه رسانه دقت نماییم باید تأکید کنیم که هیئت به خودی خود، ظرفیتها و اثرگذاریهای به مراتب بیشتری از رسانههای نوین را داراست. امتیاز هیئت در موارد زیر قابل تلخیص است:
۱-هیئات بر خلاف رسانههای نوین، هیئات این ظرفیت را دارند که ضمن تحصیل الزامات و مراقبت از اصول هیئت، در لایههای عمیقتر عقاید و باورهای انسان مسلمان کارگر بیافتند.
۲-هیئت در قالب تفکیک ناپذیری فضای دورگه را در خود دارد؛ به عبارتی کنار هم قرار گرفتن افراد، رفت و برگشت مفاهیم و در صورتهای موفق هیئات، دیالکتیک مفهومی بین مستمعین و سخنوران و اتصال آن به زیست روزمره و دائمی ویژگی ممتازی را برای هیئات فراهم میکند.
۳-هیئات به خصوص گونههای حزباللهی به شکل واضح و بارزی از لایههای اقتصادی و اجتماعی عبور میکنند و بدون ایجاد تنش زندگی سیاسی را با منظرهای دینی در هم آمیخته و از این رهگذر تأثیرگذاری غیرقابل مقایسهای را واجد میشوند.
۴-برخلاف رسانههای دیگر، هیئات میتوانند در لحظه منجر به کنش گردند. نگاهی تاریخی به هیئات و محافل سوگواری محرم قبل از انقلاب گویای بسیاری از ظرفیتهای جنبشسازی رسانه هیئت میتواند باشد. البته باید اذعان کرد این نکته همیشه مثبت نیست بلکه میتواند موجد خطراتی از سوی هیئت باشد. به عبارتی اگر رسانه اگر در لحظه منجر به کنش شود، از رسانه به اتاق فرمان تغییر مکان داده است که اگر خوب پخت و پز پیشینی در آن صورت نگرفته باشد میتواند یک پاشنه آشیل باشد.
۵-برخلاف اقتضائات ضروری رسانههای نوین که نیازمند بازتعریف هویتی افراد در قالب شهروندان دولت مدرن یا شهروندان جهانی است، هیئت در کنار دارا بودن آن مثبتات، تغییراتی در این سطح را برنمیتابد.
شاید پس از این مرور بهتر باشد که مؤلفههای هیئت به مثابه رسانه را در قالب این مفاهیم توضیح دهیم که هیئت با ایجاد بستری مشترک از قلبها، عقاید و باورها، افکار و ذهنیتهای افراد در دو سطح مادی و معنوی، ایجاد یا تقویت پیامهای نهادینه شده عرفی یا دینی، پاسخ گویی به احساس نیاز فطری هدایت (توسط خطیب یا واعظ)، پیوند دادن روح حماسه، غیرت، خشم و ناراحتی به صورت سازنده، امکان ایجاد بسترهای کنشگری تشکیلاتی فرامحفلی، یک رسانه خاص اسلامی جهت بهبود عملکردی جمع و فرد فردِ حزب الله میباشد. از این رو بسیار جای تأسف دارد که تشکلهای سیاسی اجتماعی موجود بدون توجه جدی به این حوزه مهم و اثرگذار و تمدنی، ره ترکستان خود را میروند و از نقش جدی خود در استفاده از این طریق غفلت میکنند.
منبع: مشرق
کلیدواژه: قیمت شیعه هیئت عزاداری حسینیه خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت رسانه های نوین امام خمینی حزب الله حزب اللهی پدیده ها رسانه ای رسانه ها هیئت ها تشکل ها کنش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۱۰۰۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ذاکری: تنها ۱۸ درصد دارایی ها به بخش خصوصی واقعی واگذار شده است/ سرمایهها در دست اقلیتی متمرکز شده که امروز امکان کنترل آنها نیست / هشدار نسبت به تهی سازی ظرفیت دولت با خصوصی سازی رانتی
گروه اقتصاد و درآمد: دکتر آرمان ذاکری، جامعه شناس، ضمن اشاره به پیامد خصوصی سازی بر ایجاد نابرابری های اجتماعی و اقتصادی، گفت: سال ۲۰۰۸ بسیاری از شرکتها و بانکها ورشکست شدند و به طور کلی بازار آزاد کار نکرد. دولتها مجبور شدند یک شبه در حد هزاران میلیارد دلار در اقتصاد مداخله کنند تا بازار آزاد را نجات دهند. این واقعه در پارادایم نئولیبرال تردیدی ایجاد کرد. اما به قدری که در جهان میان اقتصاددان ها و سیاسیون واجد اهمیت بود، نزد دولت ها و اقتصاددان ها در ایران جدی گرفته نشد؛ چرا که اقتصاددانهای بازار آزادی در ایران بسیار کم به تاریخچه پدیدهها توجه میکنند و حرفهایشان اغلب انتزاعی است و نه تاریخی.
به گزارش جماران، دکتر آرمان ذاکری جامعه شناس و استاد پیشین دانشگاه تربیت مدرس که در نشست « بررسی خصوصیسازی و نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی» که از سوی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها برگزار شده بود سخن میگفت، خاطرنشان کرد: آنچه که با عنوان خصوصی سازی در ایران و در سه دهه گذشته اتفاق افتاده، در حال حاضر از طرف هیچ یک از پارادایم های مختلف اقتصادی که در دانشگاه نظریه پردازی میکنند، مورد قبول نیست.
وی گفت: حتی پارادایم بازار آزاد به رغم نقشی که خودش چه در دولت هاشمی و چه در دولت خاتمی در نگارش برنامههای توسعه، در برنامهریزی و ریل گذاری سیاست ها داشته، امروز از این صحبت میکند که این مدل خصوصی سازی که در ایران انجام شده، مورد قبول ما نیست. پارادایم های دیگر هم که اساسا به انجام آن نقد داشتهاند.
نمایندگان فکری بازار آزاد در ایران، همچنان خصوصی سازی را توصیه می کنند
این جامعه شناس با بیان اینکه عوارض خصوصیسازی تا حد زیادی روشن است و مباحث زیادی در رابطه با آن مطرح شده است و اکنون دیگر با فقر مطالعات تجربی که یک دهه گذشته داشتیم روبرو نیستیم، اظهار داشت: با این حال در برخی از پارادایم های فکری، به طور مشخص پارادایم اقتصاد بازار آزاد که اساتیدی مانند دکتر مسعود نیلی، دکتر غنی نژاد آن را نمایندگی میکنند، همچنان به مثابه مسیری برای آینده کشور توصیه میشود، آن هم نه به شکلی که تا به امروز اجرا شده بلکه آنچه که اجرای واقعیاش و یا اجرا در شرایط دیگر نامیده می شود.
مجریان سیاست خصوصی سازی، هم وضعیت امروز را گردن نمی گیرند
ذاکری ادامه داد: در نتیجه اهمیت برای بحث برای ما در دو مسئله است؛ یکی اینکه با ابعاد واقعی نقش این سیاست ها آشنا شویم و بخش دوم اینکه با توجه به انباشت داده ای که ایجاد شده، درباره آینده بحث کنیم و به آن اهمیت دهیم. قرار است تصمیم بگیریم کشور با چه ترتیباتی اداره شود و چه برنامهای را اجرا کنیم؛ چرا که به رغم نقشی که اقتصاددان های بازار آزاد، مکرر در مکرر در ساختار قدرت جمهوری اسلامی داشتهاند، امروز هم این وضعیت را گردن نمیگیرند و مدام از این حرف میزنند که همواره چپ گرایانی در دولت ها بوده اند و هیچ گاه نمیگذاشته اند حامیان بازار آزاد اهدافشان را محقق کنند و در دولت آقای هاشمی، خاتمی و روحانی مانع میشدند.
همچنان در جست و جوی اتوپیای شکست خورده گروه های قدرتمندی برای تامین منافعشان تداوم سیاست های تعدیل اقتصادی را توصیه میکنند
این جامعه شناس ادامه داد: این مسائل از حیث مرور کارنامه سیاست گذاری اقتصادی کشور و بررسی اینکه چرا ما به اینجا رسیدیم، مهم است. در واقع اکنون گروه های قدرتمندی برای تامین منافعشان تداوم سیاست های تعدیل اقتصادی را توصیه میکنند و سپس آن را پیش میبرند و با دادن وعده ای اتوپیایی، این گونه ادعا می کنند که گویا سیاست ها یک شکل درست اجرا دارد و اگر آن شکل درست اجرا، اتفاق بیفتد مسائل حل میشود.
ذاکری ضمن تشریح تجربه جامعه جهانی و سرنوشت سیاست خصوصی سازی در جامعه آمریکا تصریح کرد: بررسی سرنوشت آنچه که در آمریکا به عنوان مهد و یکی از پایهگذاران این سیاست ها اجرا شده قابل توجه است.
خصوصی سازی رانتی چگونه شکل گرفت؟
این پژوهشگر مسائل اجتماعی یادآور شد: زمانی که این سیاست ها بعد از پایان جنگ اجرا شد، مهمترین نکته ای که به گواه کسانی که این سیاست ها را اجرا می کردند و به گفته مجریان آن از جمله آقایان نیلی و روغنی زنجانی مورد توجه قرار داشت، این بود که در آن مقطع هیچ بخش خصوصی صنعتی مدرنی وجود نداشت که آمادگی پذیرش تملک این مجموعه ها را داشته باشد. در فقدان آمادگی، چه از حیث توانایی مالی و چه از جهت انسانی، این واگذاری ها نمیتوانست جز از مسیر رانت اتفاق بیفتد. در واقع مبنای کسانی که این برنامه را در دوره آقای هاشمی اجرا کردند این بود که بخش خصوصی بسازند.
فجایعی که خصوصی سازی رانتی بر سر ایران آورد
ذاکری به اجرای برنامههایی از جمله واگذاری سهام شرکتها به کارکنان دولت در آن مقطع اشاره کرد و ضمن تشریح گزارش های انتقادی منتشر شده از سوی مرکز پژوهش های مجلس در دهه ۷۰ مبنی بر انتقاد به نحوه واگذاری ها، اظهارداشت: طی سه دهه این انتقادها تکرار شده است و گزارش ها تاکید می کردند این واگذاری ها به اهلش داده نشده و رانتی بوده است. پولی پرداخت نشده و چون پول نداشتهاند و ضعیف بوده اند، وام گرفتهاند و حتی بعدها بر سر پرداخت اقساط وامها کلی ماجرا پیش آمده و وامها را هم پرداخت نکردهاند.
این جامعه شناس با بیان اینکه بخش بزرگی از واگذاری ها هم با وام انجام شده است، تصریح کرد: مکرر گفته شد واگذاریها فاسد بوده، تعارض منافع وجود داشته و به قیمت واگذار نشده است. مساله اداره واحدها هم با مشکل مواجه شد و حتی ادوات تکنولوژیک برخی واحدها به فروش رفت. اما با این حال، در کنار این انتقادها مسئله نحوه اجرای سیاستها را مورد تاکید همه میدانستند و میگفتند ما خوب اجرا نمیکنیم.
بحران در صندوق ذخیره ارزی در پی وامهای بی ضابطه به بخش خصوصی
ذاکری با بیان اینکه بعد از سال ۸۴ ، اجرای این سیاستها وارد فاز جدیدی شد، توضیح داد: قانونی تصویب شد که به دولت اجازه داد از محل صندوق ذخیره ارزی کشور برای تقویت بخش خصوصی وام تخصیص داده شود. در گزارشی که سال ۹۲ مرکز پژوهش های مجلس منتشر کرد، سرنوشت وام های داده شده به بخش خصوصی در دولت احمدی نژاد مورد بررسی قرار گرفت، از مجموع ۲۴ میلیارد دلار وام داده شده، حدود 9 میلیارد دلار بیشتر برنگشته بود! مرکز پژوهش ها می گوید به دلیل عدم اخذ تعهدات کافی، امیدی به بازگشت آنها نیست و برای 1.6 میلیارد دلار هم سندی در بانک مرکزی موجود نیست و هیچ روشن نیست پولها به چه کسی داده شده است. بخش بدهکار هم دنبال این است که مجددا وقت بگیرد یا به قیمتی زمانی که وام را گرفته است تسویه کند.
وی خاطرنشان کرد: تاثیر این فرایندها بر افزایش نابرابری های اجتماعی و اقتصادی، تمرکز قدرت در دست یک اقلیت، کاهش ظرفیت های دولت برای اداره کشور و به ویژه کاهش ظرفیت های بخش بالنسبه دموکراتیکتر دولت در این دوره به طور جدی خود را نشان داد. عمدتا واگذاری دارایی ها مربوط به دارایی های قوه مجریه بوده است که محصول انتخابات در ساختار سیاسی ایران است.
اختصاص تنها 18درصد دارایی ها به بخش خصوصی واقعی
ذاکری گفت: بررسی آنچه که تحت عنوان خصوصی سازی از سال ۸۰ تا ۹۴ انجام شد، بنا به گزارش عملکرد سازمان خصوصیسازی که سال 95 منتشر شده ، نشان می دهد ۱۸ درصد دارایی ها به بخش خصوصی واقعی و ۴۶ درصد به دست چیزی با عنوان «سایر» که شامل نهادهای نظامی، نهادهای عمومی غیردولتی و نهادهای انقلاب اسلامی و غیره است رسیده و ۲۱ درصد به سهام عدالت و 14 درصد هم رد دیون بوده.
سرمایهها در دست اقلیتی متمرکز شده و امروز امکان کنترل آنها نیست
وی تصریح کرد: بخشی از اموال تا زمانی که در دست دولت بود امکان نظارت و کنترل دموکراتیک داشتند، اما بعد از آن سرمایه هایی که متعلق به عموم مردم است، در دست اقلیتی متمرکز شده و امروز امکان کنترل آنها نیست. اکنون هم فاز جدیدی با عنوان مولدسازی پیش میرود و دولت رئیسی میگوید ما به اندازه ۵۸ درصد خصوصیسازی های صورت گرفته، فقط در این سه سال خصوصی کردهایم.
هدف دولت در بخشی از خصوصی سازی ها، کسب درآمد است
این پژوهشگر مسائل اجتماعی با بیان اینکه در بسیاری از خصوصی سازی ها مطلقا دغدغه ناکارآمدی و زیان ده بودن مطرح نبوده و هدف دولت در این خصوصی سازی ها کسب درآمد است، اظهار داشت: سال گذشته بخشی از پتروشیمی خلیج فارس را واگذار کردند، صرف نظر از اینکه بخشی که این پتروشیمی را از آن خود کرد، وابسته به چه بخشی بوده، باید گفت این خصوصی سازی ها بیشتر در ارتباط با بخش هایی انجام میشود که عملکرد خوبی دارند و زیان ده نیستند. حتی بعضی از کارشناسان، این پتروشیمی را گل دارایی های دولت عنوان می کردند.
فاصله اقلیتی با اکثریت مردم در حال بیشتر شدن است
ذاکری با تاکید بر اینکه فاصله یک اقلیتی با اکثریت مردم در حال بیشتر شدن است و سهم این مسئله در دامن زدن به نابرابری های اجتماعی و اقتصادی بسیار بالا است، به تشریح وضعیت جهانی و اثر اجرای این سیاست ها در اقتصاد آمریکا پرداخت و گفت: سال ۲۰۰۸ با بحرانی که ایجاد شد، اتفاق بسیار مهمی در ساختار اقتصاد جهان افتاد که به قدری که در جهان میان اقتصاددان ها و سیاسیون واجد اهمیت بود، نزد دولت ها و اقتصاددان ها در ایران جدی گرفته نشده است. البته یک علت آن این است که اقتصاد دانهای بازار آزادی در ایران بسیار کم به تاریخچه پدیدهها توجه میکنند و حرفهایشان اغلب انتزاعی تا تاریخی است.
بحران مالی 2008، آغاز چرخش از پارادایم نئولیبرالی
وی عنوان کرد: سال ۲۰۰۸ بسیاری از شرکتها و بانکها ورشکست شدند و به طور کلی بازار آزاد کار نکرد. دولتها مجبور شدند یک شبه در حد میلیاردها و تریلیاردها دلار در اقتصاد مداخله کنند تا بازار آزاد را نجات دهند. این واقعه در پارادایم نئولیبرال تردیدی ایجاد کرد.
ذاکری به اظهارات متعدد مسئولان و مقامهای کشورهای غربی مبنی بر اینکه بحران ۲۰۰۸ سنت های اقتصادی را زیر سوال برد و نشان داد در جهان جدید تاریخ اجماع واشنگتنی به سر آمدهاند، گفت: آنها تاکید کردند ما باور داریم که بازارها کار نمی کنند. از بعد از این دوره شاهد چرخش در پارادایم ها بودیم. در طول سه دههای که این سیاست ها در آمریکا اجرا شده بود، طبقه متوسط قدیمی به آرامی از میدان به در شد و شاهد تضعیف دموکراسی و برابری ها بودند. بعد از بحران ۲۰۰۸ در جریان همه گیری کرونا هم وقتی ساختار بهداشتی که به بخش خصوصی واگذار شده بود، کار نکرد مجددا ناکارآمدی پارادایم نئولیبرال خود را نشان داد و بر این فرضیه صحه گذاشت که ایدئولوژی نئولیبرال کار نمیکند.
تاکید سازمان ملل بر ضرورت دوری کشورهای درحال توسعه از منطق نئولیبرالی
این جامعه شناس ادامه داد: مارس 2009، در گزارش 65 صفحه ای که در کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل با عنوان «بحران اقتصادی جهانی، ورشکستگی های نظام مند و راه های چاره چند جانبه» داده شد، سه دستور اصلی در جمعبندی گزارش آمده که عبارتند از : برقراری مجدد مقررات گذاری جامع بر نظام جهانی، همکاری بخش خصوصی و دولتی برای تحریک رشد اقتصادی و دیگر اینکه کشورهای در حال توسعه نباید در معرض این منطق نئولیبرالی قرار گیرند که خود مسبب وضع موجود است.
اقتصاددانان بازار آزاد در ایران بی توجه به نتایج بحران مالی 2008 جهانی
ذاکری تاکید کرد: بحران 2008 سرآغاز چرخش پارادایمی در اقتصاد جهانی بود که به نظر می رسد هنوز مورد توجه اقتصاددانان بازار آزادی در ایران قرار نگرفته است؛ چرا که بخشی از آنها با گزاره های اقتصادی به مثابه دین روبرو می شوند. در حالی که داده های علمی برآمده از شرایط و مطالعات است و با تغییر شرایط باید دیدگاه ها را عوض کرد. در غرب بر مبنای وضعیت های تجربه شده، در سیاست ها تجدید نظر می کنند و روش های جدیدی را رقم می زنند.
به تجربه شکست خورده غرب نگاه کنیم
وی گفت: آنچه که امروز اقتصاددان های نئولیبرال به عنوان اتوپیا تبلیغ آن را ادامه می دهند و می گویند اگر سیاستهای نئولیبرال به مثابه یک مجموعه با ترتیبات مشخص اداره شود، موفق خواهند شد در واقع برگرفته از آن گذشته شکست خورده غرب است. در حالی که باید به تجربه شکست خورده غرب نگاه کنیم و از توهم اینکه ما باید آرزوی غرب شدن را داشته باشیم و غرب هیچگاه شکست نخورده، خارج شویم.
ذاکری با بیان اینکه امروز مطبوعات درباره دولت بایدن مینویسند که او پایان نئولیبرالیسم را رقم زده و رفاهی که ارائه داده با رفاه دوره روزولت قابل مقایسه است، گفت: تعداد صحبت کردن درباره پایان پارادایم نئولیبرالیسم در رسانهها و فضای عمومی بیشتر شده که نشان میدهد این دیدگاه تا چه اندازه ترک برداشته است.
اجماعی وجود دارد که این شکل از خصوصی سازی، پاسخگو نیست
وی ضمن تشریح دیدگاههای «جیک سالیوان»، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، در خصوص ضرورت توجه به چالش هایی که نظام نئولیبرال ایجاد کرده است، اهمیت تغییر پارادایم را مورد توجه قرار داد و گفت: اجماعی وجود دارد که این شکل از خصوصی سازی، پاسخگو نیست. ضمن اینکه رشد اقتصادی بحران محیط زیست ایجاد کرده است. در حالی که توجه به مسئله محیط زیست برای ایران بسیار اساسی است و ایران در خصوص مسئله محیط زیست بحرانهای جدیتری نسبت به آن کشورها دارد.
ذاکری یادآور شد: آنها معتقدند مجموعه سیاست های نئولیبرال با دامن زدن به نابرابری و ضعیف کردن طبقه متوسط آمریکا شرایطی فراهم کرده که دموکراسی در معرض تهدید قرار گرفته و حتی از درون این بستر ترامپ بیرون آمده است. هر چند که هنوز معلوم نیست پارادایم ۲۰۰۸ به بعد چه پارادایمی خواهد بود، اما جهان دوره آنومی و بحران را تجربه میکند.
میان بخش خصوصی و سیاست خصوصی سازی تفکیک قائل شویم
در پایان، این جامعه شناس با تاکید بر اینکه باید میان بخش خصوصی و سیاست خصوصی سازی تفکیک قائل شد، توضیح داد: بخش خصوصی در همه سرمایهداری ها وجود داشته است؛ اما پروژه خصوصی سازی ها فقط در دوره معینی حضور داشت و توازنی که در دوره دولت - رفاه میان دولت و بخش خصوصی وجود داشت و مجموعه ای از تنظیم گری هایی که توسط دولت انجام میشد را بر هم زد. در نتیجه باید توجه داشت مخالفت با پروژه خصوصی سازی ضرورتا به معنای مخالفت با بخش خصوصی نیست و به معنای مخالفت با تهی کردن ظرفیت های دولت برای مداخله در عرصههای اجتماعی و تضعیف دموکراسی است که از طریق خالی کردن ظرفیت دولت ها اتفاق میافتد.
ذاکری گفت: ایجاد دولت تنظیمگر بخش خصوصی، به معنای فقدان بخش خصوصی نیست، بلکه به معنای این است که پروژه خصوصی سازی که مداخلات دولت را از بین ببرد، مقررات زدایی کند و دخالت دولت را در تامین سلامت، بهداشت، آموزش و حفظ محیط زیست از بین ببرد، باید متوقف شود.